23 January 2009

عذاب وجدان

من دچار عذاب وجدان شدم D:
ملت رو مچل خودم کردم! نمونه های زیر رو دارم:
- امتحان سیستم عامل رو که داده بودم بعدش مبایل خاموش بود. تا یه مدت زیادی هم بعد از امتحان دانشگاه مونده بودم و خونه نیومده بودم. رسیدم آف هامو چک کردم. یکی از دوستام قریب به یک خطابه اندر این موضوع که بابا حالا امتحان رو بد دادی فدای سرت و حالا چرا مبایل رو خاموش کردی و این راهش نیست و ... داده بود!
- فردای همین امتحان مذکور یکی دیگه از دوستام پیامک داده که امروز فلانی گفت که استاد! در حقتون نامردی کرده و از چیزایی که گفته بوده سوال نمیده سوال داده. همه بد دادن. یه وقت غصه نخوری ها!!
- یکی دیگه - با اون دوتا فرق داره! - از دوستام الان چند روزه میل میزنه هی توش برام بوس میفرسته!! هر بار بیشتر از بارهای دیگه!
- بعد از امتحاناتم یه کسایی میپرسند امتحانتو چجوری دادی که شاخ در میارم من کی به اینا گفتم و اینا چطوری یادشون مونده! آخرش به این نتیجه میرسم که شدیدا جو شانتاژ ایجاد کردم D:
خلاصه از همه اونایی کلی تحویل میگیرن ممنون!
لطف کنید واسه امتحان بعدی دعا کنید D:
از اوناست که دودمان آدم رو به باد میده!

19 comments:

پژمان said...

حالا امتحانتو چطور دادی؟ :دی

Reyhan said...

بددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
:((

Anonymous said...

آقا هر کسی قراره برای ریحانه دعا کنه یه دعای دسته جمعی برا بقیه هم بکنه، همه محتاج دعاییم واسه این امتحان آخری :دی

پژمان said...

بنده هم به نوبه خود التماس دعا دارم!

Reyhan said...

این ۳ تا پیپر آخر خیلی ماتمه
:((

پژمان said...

بابا شماها خوبه شروع کردین و عمق فاجعه رو درک کردین! من تازه دارم ارائه درس دکتر سربازی رو درست میکنم! پروژه اش هم که مونده! اونا رو انجام دادی؟

اه اه اه، چه کامنت دونی حال بهم زنی داره میشه :دی

Reyhan said...

نه من که رو پروژه اش هیچ کاری نکردم و نمیدونم میرسم بکنم یا نه
شبکه هم شروع نشده. امروز اومدم برنامه ریزی کنم بخونم دپرس شدم و دیدم نمیرسم! خلاصه الان تو شوک ام

پژمان said...

من میخوام امروز و فردا ارائه و پروژه رو تموم کنم :دی از یکشنبه خودم رو وقف شبکه کنم! :دی

Reyhan said...

بابا خفن
من یه سمینار و یه پروژه دیگه هم دارم متاسفانه
:(

Anonymous said...

میگم حالا که دارین دعا می کنید، یه دعایی هم برا من بکنید، ما هم محتاج دعاییم واسه امتحانمون!؛

Reyhan said...

In Quote ha dare shadidan ba mataleb e blog tatbigh peida mikone :D
Man be rooh eteghad daram :D

Anonymous said...

ریحانه مرده ی اون برنامه ریزی ام که دو تایی کردیم

Reyhan said...

من که پایه بودم
;)
اتفاقا برنامه ریز یخوبی بود اگه این وسط کاری نداشته باشی
طبق همون پیش برو. من قول میدم بیستی
:D
من این ۳ تای آخرو شاید نخونم اصلا
هم زیاده هم ۱ بار هم تا حالا روشو نخوندم
خوندی بیا به منم بگو
:D:D:D:D

Anonymous said...

دقیقا منم همین تصمیمو دارم که بپیچونمش :پی، می بینم جفتمون پیچیم :دی

Alireza said...

به ریحانه: یادمه بعد از میان ترم او.اس کل دانشکده نگرانت شده بودن، از بس که حالت بد بود، حالا اگه نمره ها بیاد بازهم تاپ شده باشی، چه جوری روت میشه تو چشم ما نیگا کنی؟!

به هدی و ریحانه توأمان: بابا من هم میخواستم بپیچونم این سه تای آخر رو بعدش بیام از شماها بپرسم، نا امیدم کردید که :دی

Reyhan said...

کل دانشکده؟؟؟؟؟؟
جو سازی نکن بابا. باز اگه میگفتی کل کلاس شبکه یه چیزی
:D
ببین تو پروژه او-اس رو انجام بده من این پیپرها رو بخونم
:D

Reyhan said...

جهت پیشگیری از اینکه هدی منو بکشه
:D
او-اس هنوز نمره نداده. چه برسه که من بخوام تاپ هم بشم. به جون خودم بد دادم
:D:D

Anonymous said...

خوب شد گفتی ریحانه :دی وگرنه .... :دی

Anonymous said...

این بعد نوشتت به نظرت کار چند نفر دیگه میتونه باشه ؟!!! خیلی ها ...و وقتی یه لحظه متوجه میشی تو میمونی و یه دنیا آرزو یک طرف و یک ارزو یک طرف