02 September 2015

اندر مراتب فراخت

یکی از معدود لذت های زندگی مجردی این سه ماهه، پرت کردن آشغال روی زمین بوده. بله میدونم شنیدن این حرف از من خیلی محاله، ولی آخه شما چه میدونید چه حااااالی میده نصفه شب گشنه ات شده رفتی از تو یخچال موز ورزاشتی آوردی تو رختخواب خوردی، بعد که تناول به اتمام رسید پوست موز رو پرت کنی شپلق بخوره به دیوار و بیفته زمین، به جای اینکه کلی پاشی بری بندازیش سطل آشغال. یا واسه انداختن چوب بستنی تو زباله به ما تحت عزیز هیچ فشاری نیاری و هر جا عشقت کشید پرت کنی که بعدا برداری.
خلاصه حال میده اسااااسی. به شرط اینکه بچه ی خوبی باشید و در اولین فرصت آشغالتون رو جمع کنید و محل زندگی رو به طویله تبدیل نکنید، و گرنه نه من و نه شما.