07 January 2009

درس عاشورا

- حسین را به بهای بهشت کشتند.
شاید اغراق باشد گفتن اینکه تک تک کسانی که شمشیر به روی امام حسین و یارانش کشیدند این رو مجوز ورود به بهشت میدانستند، ولی 90% آنها حتما با این یقین برای جنگ آمده بودند.

- وقتی که حسین در روز عاشورا به نماز ایستاد، در طرف مقابل کسانی بودند که او و یارانش را تیرباران کردند.
چه کسی بود که از دین خارج شده بود؟ حسین به نماز اول وقت ایستاده یا آنهائی که تیر میزندند؟ اصلا از دین خارج شده به چه معنا بود که حسین را بهانه ی آن کشتند و اهل بیتش را به اسارت برندند؟

- حسین امام بود و هادی. تا آخرین لحظه، حتی شمر را که قصد بریدن سر او را داشت نهی کرد از این کاری که انجام میدهد.
چه کسی همه ی این حرفها را شنید؟ چه کسی همه ی این ها را دید؟

- درس حسین قیام نیست. درس حسین فهم اسلام است.
به همه ی ماهائی که اسلام دین مادری مان است. که کارهای خوب و بد را ادعا میکنیم که چون خدا گفته است انجام میدهیم و چون خدا نهی کرده است انجام نمیدهیم. مسلمانهائی
مثل ما که امام زمانشان که عین حقیقت اسلام است را سر میبرند تا به بهشت ابدی وارد شوند.

3 comments:

Anonymous said...

درس حسین درس اسلام است، درس دینداری است، درس با خدا بودن است،درس نماز است
اما قیام حسین در آن زمان، درسی از درس های اسلام بود، نبود؟

Anonymous said...

نکته هم دقیقا همین جاست، همین کژفهمی دین... اتفاقا سپاهیان مقابل امام حسین هم روز عاشورا نماز خوندن، اول وقت هم خوندن، تازه گفتند زودتر کار رو یکسره کنیم که به فضیلت نماز عصرمون هم برسیم!!! اونها عین حقیقت رو دیدند، با وجودشون لمس کردن، اما حقیقتا بازهم چرا دل هاشون تکون نخورد؟ شاید چون خدا بر دل هاشون مهر زده بود: ختم الله علي قلوبهم وعلي سمعهم وعلي أبصارهم غشاوة .... خدا کنه از این مهرها به قلب ما نخوره!

Anonymous said...

حقیقت اینه که دین برای من و امثال من بیشتر تبدیل به ابزاری برای پیشبرد اهداف شخصیمون شده ،چه زیبا امام حسین (ع)این جور مسلمونا رو تشریح کردن: ر
الناس عبید الدنیا و الدین لعق على السنتهم یحوطونه ما درت معایشهم فاذا محصوا بالبلأ قل الدیانون