05 June 2010

اهداف

از بالا که به زندگی ام نگاه میکنم،
زنجیره ای شده است از اهداف کوتاه مدت.
اینکه پیش رو عروسی رو دارم،
بعدش باید دفاع باشه،
بعدش اپلای،
بعدش مهاجرت،
بعدش تموم کردن درس،
بعدش بچه،
بعدش کار،
بعدش اینکه بچه بره کدوم مدرسه،
بعدش که بزرگتر شد به فکر ازدواجش باشی،
و یه سری اهدافی که با اینا پارالل میشه.
میترسم از روزی که دیگه هیچ کاری واسه انجام دادن تو این دنیا نداشته باشم،
و این زنجیره هه به آخرش برسه.
پوچی که میگن اونجاها باید باشه احتمالا.

9 comments:

محیا said...

نه بابا اونوقت که تازه اولشه می رسی به نوه. اونم خودت باید بزرگ کنی
بعد یعنی اینا الان کوتاه مدتهاتن؟

Nasibe said...

دلت بسوزه ما که فهلا خط دومیم :پی

خچچچچچچچچچچچچچچچچال! حالا بذار ببین چی پیش میادش خب

حالا پارالل خواستی تسریع بگیی ، به من خبر بده..من با اپین ام پی و ام پی آی زیاد موازی سازی انجام دادم خب

اینطوری زودتر اروزهات تموم میشه وخدا رو چه دیدی، آروزهای بشری ات رو اعمال میکنی...مثلا محبت به بچه های مردم که بی سرپرست هستن و برنامه ریزی باسه ی اونها...من که دوس دارم

Nasibe said...

راستی داری میخونی نگی این نصیبه خچچچچال ئه ها...راستی رو بخوای خیلی هم دلم گرفته

Nasibe said...

راستی خانوم صادقی من هر چی تلاش میکنم نمیتونیم شبیه کامتهای اون روز تو ، تند تند کامنت بدم خب

b said...

injori ke to neveshti forsat bara be pochi residanam peyda nemikoni :**

Reyhan said...

به محیا:
راستیتش اینا خیلی کلی بود و مثال بود بیشتر
اگر میخواستم همه اش رو بنویسم که چند سالی طول میکشید
:D
ولی خوب آدم میترسه زندگیش اگه فقط تو همینا خلاصه بشه یه روزی، یه جایی تموم میشه

به نصیبه:
جیگرتو بخورم نون جون.
آخ ببخشید اسم جدیدت نونگول بود
:D
حالا جدی خیلی دوست دارم جنبه های معنوی زندگیم رو تقویت کنم که یکیش کمک به دیگرانه

به بتی:
عزیززززم
از همین میترسم که یه روز تموم بشه دیگه. اون روز پوچی یه. وگرنه همه این اهداف واسه اینه که به پوچی نرسیم
:*

آنیما said...

پوچی حس خیلی بدیه!!من هم مثل تو می ترسم از اینی که گفتی!!

Nasibe said...

ممممممممممممم...شما جنبه های معنوی ات هم عالی ئه دوستم...با بهترین آروزها برای این دختره(ریحانه) و آقاشون و زندگی شون و هر چی که از ته دل میخوان
:)

ناپدید said...

من از الان بچه تو باسه بچه م خواستگاری میکنم