26 February 2009

پختگی

مامی میگه:
تو مهندسی!
تو باهوشی!
تو فکر میکنی و به نتیجه میرسی!
و فکر میکنی که چیزی که با فکر و منطق بهش میرسی هم درسته.
حتی اگه درست هم باشه باید بدونی که زندگی همیشه دو دو تا چهار تا نیست. یعضی وقتا دو دو تا پنج تاست. بعضی وقتا دو دو تا ۳ تاست. بعضی وقتا باید کم بذاری. بعضی وقتا باید زیاد بذاری. بعضی وقتا سفت بگیری. بعضی وقتا شل نخوری.
یا این پدر و مادرها رو زندگی پخته شون کرده و یا من خیلی سطحی ام که تا اینا یه چیزی رو گوشزد نکنن نمیفهمم.

8 comments:

Alireza said...

البته اگه بخوای با دید مهندسی به زندگی نگاه کنی، دو دو تا، همیشه همون چهار تاست.
ولی اینطور نیست، اگر زندگی همون مهندسی بود، باید بالای ورودیش مثل بالای سر در آکادمی افلاطون ی می زدن : «هر کس هندسه نمی داند، وارد نشود.»؛

نه خب. نمیشه گفت که تو سطحی-نگر هستی. آخه اگه قرار بود ما هم به پختگی بزرگترهامون باشیم، پس تکلیف اون چند تا پیرهن بیشتر پاره شده ی اون ها چی میشد؟

Anonymous said...

اوني که پدر مادرا تو خشت خام مِي بينن ما تو خشت پخته هم نمي بينيم ، الحق که من هر وقت حرفشونو گوش نکردم ضرر کردم

راوی said...

بابا این‌قدر به پروپای این پدر و مادرها نپیچ....
پس فردا همین بلا سرت میادااااا

Anonymous said...

میگن که آنچه جوان در آیینه نمی بیند،
پیر در خشت خام می بیند

Anonymous said...

راس میگن

Anonymous said...

in safhe webet chera hey peyghame error mide explorer man yani kharabe mohandes :-*

A.Zed said...

من اگر چه هر وقت خودسری کردم نتیجه منفی اش رو گرفتم اما خیلی هم پشیمون نیستم !!!! خب تجربه اس دیگه !؛
تازه به نظر خودم تفاوت ها تو سیستم و ملاک های تصمیم گیری نیست اصلا ، تو تفسیر اینپوت ها ورودیه !!!؛
تفسیرهای ما جدیدتره اما اصلا امتحان خودش رو پس نداده
تفسیرهای اونها ریلایبل تره در مجموع !؛


پی نوشت : تازگی ها خیلی ناباب شدم
:D

A.Zed said...

بای دِ وِی

شما اخبار سکرتی داری ؟
قراره تو سال جدید پست های وبلاگها رو هم سهمیه بندی کنن ؟

آخه میبینیم داری سیو میکنی برای 88
دی: