11 May 2010

سرد

گاهی اوقات آدم بی انگیزه میشود.
دستش به هیچ کار عادی هم نمیرود.
تو بخوان حتی حوصله ای ندارد که بخواهد سر برود.
یا بهانه ای که بغض گیر کرده در گلویش را بترکاند و خلاصش کند.
تو انگار کن هیچ چیز شیرین نیست.
حتی کلماتی که در زندگی عادی با آنها به اوج میرسی.
بد دردی است.
خداوند نصیب دشمنان هم نکند.

2 comments:

علیرضا said...

پیش میاد. راه در رو هم نداره

امامه said...

اتفاقا نصيب دشمن بكنه كه همين دشمن باعث شد اينجوري بشم.