فرشتگانی که مسول نوشتن سرنوشت آدمها هستند، بعضی وقتها جوهرشان تمام میشود.
آنوقت برای نوشتن روزهایی که جوهر ندارند، سرنوشت آن آدمها را با اشکهایشان مینویسند.
اینگونه است که بعضی روزها هرچقدر هم تلاش کنی شاد باشی، تقدیرت اشک آلود است.
----------------------------------------------------
پی نوشت: و چه خوب است اگر آن روزها بارانی باشد، آنوقت حس میکنی که خدا به آسمان گفته است برای همراهی با تو بگرید، و چقدر خدا نزدیک است...
آنوقت برای نوشتن روزهایی که جوهر ندارند، سرنوشت آن آدمها را با اشکهایشان مینویسند.
اینگونه است که بعضی روزها هرچقدر هم تلاش کنی شاد باشی، تقدیرت اشک آلود است.
----------------------------------------------------
پی نوشت: و چه خوب است اگر آن روزها بارانی باشد، آنوقت حس میکنی که خدا به آسمان گفته است برای همراهی با تو بگرید، و چقدر خدا نزدیک است...
7 comments:
این سرنوشت با پا نوشت یا پی نوشت رابطهای داره؟!
نه خیر هرگونه رابطه ای تکذیب میشه
به ما که رسیده هم جوهر تموم شده هم اشک. دقیقاً نمیدونم با چی نوشتن فقط یه بویی میده
یه حدسهایی میزنم ولی نمیشه گفت
یه ترانه ی طاغوتی و ضد انقلاب و اسلام و ولایت بود که ترجیح بندش این بود:
ریحان و ریحان و ریحان
بعد استاد بیژن خاوری زحمت کشیده بودن این ترانه رو بازخوانی کرده بودن، لکن ترجیع بندش به این صورت عوض شده بود ...
ایران و ایران و ایران
! میخواستم بگم هروفت کامنتت رو میبینم یاد بیژن خاوری میافتم
روم به دیوار
به احسان:
دلیلش اینه که ذهنت طاغوتی و ضد انقلاب و ضد اسلام و ضد ولایته
برو ذهنیتت رو درست کن برادر من
خیلی قشنگ بود ریحان!
و چقدر خدا نزدیک است...!
قشنگه
Post a Comment