01 December 2009

کودکان کار

اگر دستان من و تو لطیف است و فکرش را هم نمیکنیم که اصلا بتوانیم چند گونی گچ و سیمان، یا یک فرقون پر از آجر را حمل کنیم، دستان پینه بسته ی آن کودک نیز لطیف بوده است، چه بسا از برگ گل نازک تر.

6 comments:

مسافر said...

بله ریحان خانوم!
زندگی سخته!

آنیما said...

خیلی زیاد ناراحت می شم که بچه ها رو اینجوری ببینم با فرغون یا سر چهار راه ا!!

علیرضا said...

به امید روزی که ترکیب کودکان کار دیگه نباشه
:)

Nasibe said...

منم با آقاي "عليرضا" موافقم :)
و به اميد روزي كه شرافت و عزت انساني در ايران ما به اون سطح شايسته ي مردمش برسه...آمين

سمان said...

فکر کن اگه این همه بچه بیکار بشن چی میشه؟
دولت ما که از پسش بر نمیاد.
به این بچه ها همیشه لبخند میزنم. همونجوری که به شیطنتای پسر کوچولوی دوستم. باهات حال میکنن.

امیرحسین said...

http://www.semahal.net/g.htm?id=3678

گوش کردنش خالی از لطف نیست