آدم گاهی وقتها دلش میخواهد کسی صدای گریه اش را بشنود،
دلش بسوزد،
بیاید بالا سرش،
دستی به سرش بکشد یا شانه هایش را بفشارد،
شاید سرش را بلند کند و آن را روی شانه اش قرار دهد و اشکهایش را پاک کند،
برای همدردی با او حالت غمناک به چهره اش بگیرد،
و زمزمه کند که
گریه نکن...
دلش بسوزد،
بیاید بالا سرش،
دستی به سرش بکشد یا شانه هایش را بفشارد،
شاید سرش را بلند کند و آن را روی شانه اش قرار دهد و اشکهایش را پاک کند،
برای همدردی با او حالت غمناک به چهره اش بگیرد،
و زمزمه کند که
گریه نکن...
7 comments:
والا ما كه از بچهگي هر وقت گريه ميكرديم يه صداي ترق مياومد و بعدشم با صدايي دلنشين و نوازشي دوست داشتني بهمون ميگفتن: عزيزم خفه ميشي يا يكي ديگه هم بزنم؟!
و خوب البته كه خوب هم كار ميكرد، چون بلافاصله بعدش ديگه جيكمون هم در نميومد :D
=))
ای ول کامنت راوی !!
خیلی باحال بود راوی!ا
آخي!
ء
الهی دوستم چی شده...
خدا نکنه...
Akhei, azizaam, nabinam havaye gerye dashte bashi :*
couldn't agree more! i c what you mean with all my heart.
be happy
Post a Comment