07 July 2009

واژه نامه

اندر احوالات خاطرات دبیرستان و واژگانی که آن روزها استفاده میکردیم:

1- سلطانی: سلطانی موجودیتی است ناموجود که برای بقای خود لاجرم به جسم انسانی نیاز دارد. در نسخ خطی آمده است که برای نخستین بار به روش میوزی خودش را تقسیم کرده و در روح دخترکان معصومی که مصرانه میخواستند امتحان زبان بدهند نفوذ کرده و از آنها زامبی هائی با نامهای شمسی سلطانی و سوری سلطانی و ... ساخته است. دخترکان که برای خودشان آینده ای چون موسس مکتب-کده شان* را تصور میکردند که روزی چون او بروند و در Press TV با لهجه ی فلوئنت امریکن در لفافه تبلیغ انتخاباتی کنند هم از همه جا بی خبر تسلیم سلطانی شده و به شکنجه ی تیچرشان پرداخته بودند. با توجه به اینکه اینجا خانواده رفت و آمد دارند از ادامه ی بیان این حادثه ی تاریخی معذوریم.

2- بیگودی: بیگودی برای نخستین بار به زائده ی موی بافته شده ی یه بنده خدائی گفته شد(تا اونجائی که در اخبار است). بعد از اون دیگه بیگودی بر همه چیز دلالت دارد. از شیر مرغ گرفته تا جون آدمیزاد. مثلا به جای ضایع شدم میگی بیگودی شدم. به جای صدا کردن ایکی که اونور کلاس نشسته خصوصا وقتی معلم مرد هست هم میتونی از بیگودی استفاده کنی. به جای سوتی دادم میتونی بگی بیگودی دادم. پارت آو اسپیچ در مقابل این واژه حرفی برای گفتن ندارد.

3- تتا: تتا بیانگر یک عمل بی ناموسی(شاید هم ناموسی) می باشد که هیچ گونه ریشه ای حتی در زبان هندواروپائی یافت نشده. مورخان میگویند ت هایش یک ربط هائی به تاریکی مطلق دارند. از همان ربط هائی که گودرز و شقایق نیز به هم دارند. این واژه خیلی استفاده ی عامی نداشته جز بین یک گروه خاص که سر به تنشان مستدام باد!

4- پیچ گوشتی: مواقعی پیش می آید که آدم شرم میکند واژه ای را به زبان آورد، چه برسد بخواهد تاریخچه اش و 100 البته موسس این واژه را روی آب بریزد. اگر با شنیدن این جملات و تصور پیچ گوشتی ذهنتان به جاهای منحرف کشیده شده سخت در اشتباهید(خیلی هم ذهن بی تربیتی دارید!). هزار سال هم فکر کنید به جائی نمیرسید بس که این واژه غلط انداز است.

5- خودش: توضیح این قسمت را در قسمت بعد بخوانید.

6- برعکسش: این برعکسش در کنار همان خودش که قرار میگیرد هویت می یابد. هر دو حالاتی غیر طبیعی هستند که خداوند ببرد و نیاورد! نویسنده خودش هنوز قاطی میکند که کدام خودش است و کدام برعکسش. ولی یکی اش بر اثر کم شدن حرکات دودی روده است و دیگری بر عکسش!

* اشاره به ممد! برادر اکبر D:

0 comments: