20 September 2010

حال خونین دلان که گوید باز

تا حالا هیچ موجودیتی به اندازه این تز به شخصیت ما نخونده بود!

3 comments:

علیرضا said...

اون موقع که ما غصه می خوردیم می گفتیم کارمون فلان جاش جواب نداد و اینا هی خندیدین مسخره کردین، همین میشه :دی
چوب خدا صدا نداره :دی
البته جهت امیدواری خدمتتون عارضم که این خونین دلی، حالیست عمومی که همه دارن، نگران نباشید

Nasibe said...

به قول خوداتون:اینقدر جو نداه :)

خیلی هم تزت خوبه
خوندن هم از همین اصطلاحات خودتون هست، یعنی چی خب؟

Reyhan said...

به نونگول خودم:
با نام و یاد خدا و با درود به پیامبر ختمی مرتبت و سلاله پاک او و روان پاک شهدای ایران و اسلام،
بنده در جواب این کلمات گهرباری که شما در کامنت فرمودید پس از عرض اینکه هوا تازگیا خیلی خوب شده و البته سلام هم یادم رفت اولش بکنم، باید بگم که اولا جو از کلمات مجعول ساخته و پرداخته ی بستامی یه و اصلا سعی نکنین به من بچسبونیش که این وصله های ناجور بهم نمیچسبه. بعدشم اینکه من همون کلمه مجعوله رو نمیدم و خودت میبینی شب تا صبح زندگیمو ریختم به پای این کامی و روز و شب خودم رو نمیفهمم.
در مورد خوندن هم توضیحات لازمه رو همین الان در حین نگارش این کامنت بهت دادم.
خوب دیگه من الان دو ساعته دارم این کامنت رو تایپ میکنم و امید دارم که شما کامنتگذار عزیز از طول و عرض این کامنت خوشتان آمده باشد و دیگر شاهد نارضایتی شما نباشیم.
به امید خوشبختی و عاقبت بخیر شدن و فارغ التحصیل شدن همه جوانان ایران زمین و علی الخصوص اونایی که دانشگاهشون رو از لیسانس به فوق عوض نکردن
این بود انشای من در پاسخ به شما
نقطه