10 August 2010

آخر خط

حس بدی است به انتهای خط رسیدن.
عین حسی که من الان به تزم دارم.
تزی که فکر میکردم ایده ام خیلی خوب است، پیاده سازی که کردم نتایج اولیه اش خوب بود، و الان که روی بنچمارک واقعی اجرا شده است ارزشش از یک شی جامد قهوه ای که چشم انتظار سیفونی است برای فنای همیشگی کمتر است.
تف.

4 comments:

مسلم said...

من طبیعتاً از چند و چون تزت سر در نمیارم اما یک قانون کلی که به وفور دیدم و شنیدم و خودم هم یکی از مصادیقش بودم اینه که: همه ی دانشجوها قبل از دفاع فکر میکنن کاری که انجام دادن ناچیزه یا اصلاً کاری نکردن.

این یه حسه مشترکه و حرف آخر اینکه مطمئن باش خیلی خوب دفاع میکنی و به این حست هم یه ماه بعد از دفاعت میخندی! :)

Reyhan said...

ولی من جدی میگم!!
شبیه سازیم جواب نداده
یعنی همه چی پر

مسلم said...

منم کارم شبیه سازی بود و نصف اون چیزی رو که میخواستم انجام بدم هم ندادم. اما دفاع کردم نمره ش هم بد نشد. ایده آل نبین قضیه رو!
الان تا میتونی باید به این فکر کنی که چه جوری به کلیت مطلب آب ببندی که زمان ارائه حرف برای گفتن داشته باشی.
البته بستگی به استاد هم داره ها ولی نظر من و میشنوی هر مطلبی رو بزرگ نمایی کن و با آب و تاب بگو.
من این ترفند و از استاد پیمان تا حدودی یاد گرفتم و انصافاً جواب میده!

Reyhan said...

من وجدان دارم
:D:D:D