31 January 2013

دو بار اسباب کشی تو 6 ماه :((

اسباب کشی کلن خیلی موجودیت ناموجود بی تربیت و بی ناموسی است.
ترتیب آدم را میدهد و مذکر و مونث هم حالی اش نیست.
تازه در غربت که بدتر هم هست، خودت هستی و خودت (این خودت اولی خودم بود و خودت دومی علیرضا که او هم از خودمان است D:)
بدترتر هم اینه که خانوم خونه وسواس تمیزی داشته باشه و از یه هفته قبل از موو تا هفته بعد از موو در حال بشور و بساب باشد.
بدترترتر از همه هم اینه که خانوم خونه وسواس نظم داشته باشه و بعد از اینکه یک دور همه چی چیده شد دوبار جای 90% چیزها را بخواهد عوض کند و یک ماه این جابجائی ها ادامه داشته باشد تا به نقطه ی اپتیموم مورد نظرش برسد.
گاهی وقت ها دلم میخواهد همان دختر شلخته پلخته ی خانه ی پدری باشم که دنیا یه هیچ جایم نبود. 
همینه که میگم خونه ی پدر نون و انجیر، خونه ی شوهر غل و زنجیر :))))

0 comments: